جدول جو
جدول جو

معنی رحمت آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

رحمت آمدن
رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رحم آمدن
تصویر رحم آمدن
رقت نمودن، ترحم کردن، دلسوزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
ساز گار آمدن، مطابقت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمت کردن
تصویر رحمت کردن
بخشودن و عفو کردن و آمرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بخشودن گذشتن گذشت کردن رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
((مَ دَ))
سازگار شدن، هماهنگی یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
سازگار شدن، هماهنگی یافتن، جور درآمدن، درست درآمدن، تحقق یافتن، نظم و ترتیب یافتن، دارای سر و سامان شدن، به اندازه درآمدن، مطابق شدن، به صلاح بودن، درست بودن، برای مثال مستوری و عاشقی به هم ناید راست / گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز (سعدی۲ - ۷۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رحمت کردن
تصویر رحمت کردن
Grace
دیکشنری فارسی به انگلیسی
оказать милость
دیکشنری فارسی به روسی
дарувати милість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
कृपा करना
دیکشنری فارسی به هندی
ให้พระคุณ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رقت آمدن
تصویر رقت آمدن
متاثر شدن، محزون شدن
فرهنگ لغت هوشیار